بردان

«لغت نامه دهخدا»

[بَ] (ع اِ) تثنیهء برد، صبح و شام و فی الحدیث من صلی البردین دخل الجنه. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (آنندراج). بامداد و شبانگاه. (مهذب الاسماء). رجوع به برد شود. || (ص) مردیکه در بدن خویش سردی احساس کند. (ناظم الاطباء).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر