برطمه

«لغت نامه دهخدا»

[بَ طَ مَ] (ع مص) برآماسیدن از خشم. (منتهی الارب) (از ذیل اقرب الموارد). فروهشته لب شدن از خشم. خشم گرفتن (اوبهی). || بخشم درآوردن کسی را. لازم و متعدی استعمال شود. (منتهی الارب) (آنندراج). || تاریک شدن شب. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ذیل اقرب الموارد).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر