برغوثی

«لغت نامه دهخدا»

[بَ] (اِ)(1) بیونانی بزرقطونا. (تحفهء حکیم مؤمن). برغونی. (فهرست مخزن الادویه). فسیلیون. قطونا. اسفرزه. (ناظم الاطباء). اسپرزه. شکم پاره. اسفیواس. (یادداشت مؤلف). تخمی است که آنرا بفارسی اسفیوس و بعربی بزرقطونا و بشیرازی بنکو و بیونانی فسلیون خوانند. (برهان) (آنندراج). و رجوع به تحفهء حکیم مؤمن شود.
(1) - از کلمهء برغوث عربی که در یونانی Psyllionباشد. (حاشیهء برهان قاطع چ معین).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر