برگشتگی

«لغت نامه دهخدا»

[بَ گَ تَ / تِ] (حامص مرکب) وضع و حالت برگشته. (فرهنگ فارسی معین). بازگردیدگی. وارونی. واژگونی. انقلاب. برتافتگی. (یادداشت مرحوم دهخدا). تغییر و واژگونی. (ناظم الاطباء). زُؤاب. (از منتهی الارب). حِوَل. (از دهار): کَمَد، کُمَده؛ برگشتگی رنگ. (از منتهی الارب). || خمیدگی: عطف؛ برگشتگی دم تیغ. برگشتگی دم شمشیر و بیل و غیره. شَتَر؛ برگشتگی بام چشم. قَلب؛ برگشتگی لب. کَشَف؛ برگشتگی مویهای پیشانی چندان که به دایره ماند. مَعَص؛ برگشتگی پی پای. (از منتهی الارب).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر