«لغت نامه دهخدا»
[بَ گُ دَ] (مص مرکب)برگشادن. گشودن. گشادن. باز کردن. رجوع به برگشادن و گشادن و گشودن شود. - برگشودن بند؛ گشودن و باز کردن آن : همه بند از پایشان برگشود ز ساری بیاورد و برگشت زود.فردوسی.