بروج

«لغت نامه دهخدا»

[بُ] (ع اِ) جِ بُرج. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). برجها. || کوشکها و قلعه ها. (از آنندراج). رجوع به برج شود : أینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فی بروج مشیده. (قرآن 4 / 78)؛ هر جا باشید مرگ شما را درمی یابد اگرچه در برجهای سخت و استوار باشید.
دیار دشمن وی را به منجنیق چه حاجت
که رعب او متزلزل کند بروج حصین را.
سعدی.
|| منازل آفتاب، که دوازده برج باشند. رجوع به بروج دوازده گانه در ترکیبات ذیل شود. این لفظ در عبری هم به معنی منزلگاه است و ازبرای منازل آفتاب که اشاره به دوازده برج منطقه البروج می باشد مستعمل است که در حرکت سالیانهء آفتاب متصور میشود. بروج مذکور در یهودا منظر عبادت بت پرستانه بود. (از قاموس کتاب مقدس): خدای تعالی قوتی به پیغمبران داده است و قوت دیگر به پادشاهان... و هرکس که آنرا از فلک و کواکب و بروج داند آفریدگار را از میانه بردارد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص93).
از شکل بروج و از منازل
افتاده سپهر در زلازل.نظامی.
- بروج آبی؛ (اصطلاح نجوم) سرطان و عقرب و حوت است. (از یادداشت مرحوم دهخدا).
- بروج آتشی؛ (اصطلاح نجوم) حمل و اسد و قوس است. (از یادداشت مرحوم دهخدا).
- بروج اثناعشر؛ بروج دوازده گانه. رجوع به بروج دوازده گانه در همین ترکیبات شود.
- بروج بادی؛ (اصطلاح نجوم) جوزا و میزان و دلو است. (از یادداشت مرحوم دهخدا).
- بروج ثابته؛ برج ثور، اسد، دلو و عقرب. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- بروج خاکی؛ (اصطلاح نجوم) ثور و سنبله و جدی است. (از یادداشت مرحوم دهخدا).
-بروج دوازده گانه؛ عبارتند از: حَمَل، ثور، جوزا، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، جدی، دلو و حوت. و رجوع به فلک البروج و منطقه البروج شود.
- بروج هوایی؛ بروج بادی. رجوع به بروج بادی در همین ترکیبات شود.
- فلک البروج؛ فلک ثوابت. منطقه البروج. رجوع به فلک البروج شود.
- منطقه البروج؛ دایرهء فلکی که دوازده برج در آن واقع است. فلک البروج. رجوع به منطقه البروج شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر