«لغت نامه دهخدا»
[بِ] (ق مرکب) (از: ب + روز) در روز. (ناظم الاطباء). روزهنگام. - بروز آوردن؛ شب را صبح کردن. از شب برآمدن. - روزبروز؛ از روزی به روزی. هرروزه. (ناظم الاطباء). و رجوع به روز شود.