«لغت نامه دهخدا»
[بِ دَ] (مص) (از: ب + زاریدن) گریستن بآواز. زاریدن. (از یادداشتهای مرحوم دهخدا) : دعوت زاریست روزی پنج بار بنده را که در نماز او بزار.مولوی. بزارید وقتی زنی پیش شوی که دیگر مخر نان ز بقال کوی.سعدی. و رجوع به زاریدن شود.