«لغت نامه دهخدا»
[پُ فَ / پُ فَنْ ن] (ص مرکب)سخت مکّار و حیله گر. مُحیل. مکّار. محتال : از غمزه تیر دارد و از ابروان کمان آن دلفریب نرگس جادوی پرفنش.سوزنی. پرفند. [پُ فَ] (ص مرکب) در تداول عوام، پرفن. محیل. مکّار. محتال.