پرندوار

«لغت نامه دهخدا»

[پَ رَ] (اِ مرکب، ق مرکب) شب روز گذشته باشد که پریشب است و آنرا بعربی بارحه الاولی خوانند. پَرندوش. (برهان). پریشب. (رشیدی). و رجوع به پرندوش شود. || شمشیر آبدار را گویند. (اوبهی).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر