پزگر

«لغت نامه دهخدا»

[پَ گَ] (ص) صاحب فرهنگ شعوری این کلمه را با شعر ذیل آورده و به آن معنی طباخ و آشپز و پزنده داده است:
تو را مهمان نوآیین(1) برو دیگی بنه زرین
بپز گر پروری داری و هم خرگوش کهساری.
شمس تبریزی (از فرهنگ شعوری).
ولیکن صاحب فرهنگ شعوری غلط خوانده است. «بپز» امر است از پختن و «گر» حرف شرط است و پروری بمعنی پرواری.
(1) - اصل: تو مهمانان نورآئین، و تصحیح متن حدسی است.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر