پشم کشیدن

«لغت نامه دهخدا»

[پَ کَ / کِ دَ] (مص مرکب) کنایه از تفرقه و پریشانی انداختن در چیزی. (بهار عجم) :
کشیدم پشم در خیل و سپاهش.
نظامی (از بهار عجم).
|| کنایه از دور کردن معربد و هرزه گوی باشد از خود به لطائف الحیل. || هلاک کردن. (غیاث اللغات).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر