«لغت نامه دهخدا»
[پُ لِ اَلْ لاهْ وِ](اِخ) در اسپاهان روی زاینده رود بتوسط یکی از سرداران شاه عباس ساخته شده است. طول آن 295 گز و عرض12 گز دارای 34 پایه و 33 طاق مساوی است. و از جملهء ابنیهء تاریخی میباشد این پل بین شهر اصفهان و جلفا واقع است و چون سی وسه طاق دارد به سی وسه پل معروفست و آن را پل چهارباغ و پل جلفا نیز گویند. رجوع شود به جغرافیای طبیعی ایران تألیف کیهان ص89. در وسط این پل خیابانی برای عبور سواره و در دو طرف قسمت مرتفع تری شبیه به دالان پوشیده ای برای عبور پیاده است طاقهای پل را با آجر ساخته اند ولی پایه های آن از سنگ است. (جغرافیای سیاسی ایران تألیف کیهان ص414). و در کتاب اصفهان تألیف حسین نورصادقی آمده است: پل اللهوردی خان که آن را پل جلفا و سی وسه چشمه هم می نامند، بتوسط شاه عباس کبیر به سرکاری اللهوردیخان سردار کل قشون و دوست شاه عباس کبیر ساخته شده به سال 1011 اسکندربیک می نویسد(1): پل عالی مشتمل بر چهل چشمه بطرز خاص میان گشاده که در هنگام طغیان آب در کل یک چشمه بنظر درمیاید. معلوم میشود هفت چشمه از آن بعدها خراب شده که به سمت جنوب یعنی آن طرف شهر بوده است. فاصلهء این پل با پل مارنان دوهزار زرع است و معبر عمومی برای رفت و آمد جلفائی ها به شهر میباشد. سر پرسی سایکس(2) طول آن را 388 یارد و عرضش را شش پا نوشته. این پل تماماً از آجر و سنگ بنا شده و سطح آن به یک میزان است. زیر پل چندین چشمه و طاق از سنگ ساخته شده در دو کنار پل تاورنیه می نویسد یک گالری دیده میشود بطول پل و بعرض هشت و نه پا که چندین طاق با پایه های مرتفع به ارتفاع بیست وپنج یا سی پا سقف آن را نگاه داشته اند اشخاصی که میخواهند هواخوری کنند از بالای سقف گالری ها عبور میکنند ولی راه عمومی از زیر گالریهاست که در واقع نرده و نگهبانند و روزنه هائی بطرف رودخانه دارند و زمین گالریها از متن پل خیلی بلندتر است و بتوسط پله های راحت بالای آنها میروند. فضای وسط پل مخصوص عبور اتومبیل و کامیون و غیره است و تقریباً چنانچه پاسکال کست می نویسد عرض آن 2/9 گز است و عرض دهنه ها 57/5 گز میباشد. تاورنیه در سفرنامهء خود مینویسد معبر دیگری هم دارد که در تابستان و موقع کمی آب بواسطهء خنکی خیلی مطبوع است و آن از میان خود رودخانه است در خط مخصوصی که تخته سنگها نزدیک هم گذاشته است که میتوان از روی آنها عبور کرد بدون اینکه پا تر شود از تمام دهنه های زیر پل بواسطه درهائی که به هر چشمه گذارده اند میتوان عبور کرد و از یک راه پله که در قطر پایهء پل ساخته شده از روی پل بزیر چشمه ها و طاقها پائین میروند و همینطور راه پله ها در دو طرف دارد که به بالای مهتابی ها به روی گالریها میروند و دو پلکان دیگر هم در وسط ساخته اند که معلوم می شود بعد از زمان صفویه ساخته شده زی��ا تاورنیه و شاردن می نویسند از اول گالریها تا آخر آنها میشود رفت بدون اینکه به مانعی برخورد کرد. عرض راه پله ها بیش از چهار زرع و در دوطرف نرده کشیده بودند که از پرت شدن حفظ میکرد و امروز این نرده ها بر جای نیست. تاورنیه گوید در روی این پل شش معبر موجود است یکی در وسط چهار در دو طرف بزیر و رو و یک راه پله هم که به زیر پل میرود. اکنون در اصل پل با زمان تاورنیه تفاوتی نکرده فقط راههای گالریها و روی آنها بواسطهء پلکانهائی که در وسط پل ساخته اند و مهتابیها که بواسطهء نداشتن نرده عبور از آنها مشکل است تغییر و از راه سنگی هم که بزیر پل بوده آثار مختصری باقی است. در این اواخر بعضی از چشمه های پل هم مسدود و از خاک و شن مستور شده بود لیکن چند سال قبل آنها را پاک کرده اند و اکنون در وقت سیلابی آب در تمام چشمه ها بشکل زمان اسکندربیک که تعریف کرده دیده میشود. فلاندن در سفرنامهء خود گوید طاق آخری پل هم بر روی چهار برج سنگی قرار دارد و امروزه هم باقی است و در سمت شمال پل هم دو برج مشابه دیگر در طرفین واقع است که به شکل هشت ضلعی است و از سنگهای بزرگ که بر روی هم گذاشته اند ساخته شده است. (کتاب اصفهان حسین نور صادقی صص33 - 35). (1) - عالم آرای عباسی. (2) - مؤلف تاریخ ایران.