«لغت نامه دهخدا»
[پَ لَ] (اِ) پَلَکوب. بلغور و نیم کوفتهء گندم و جو و هر چیز دیگر. و پلکو کردن فعل آن است بمعنی خرد کردن به دانه های درشت(1). (1) - در اینجا کلمهء Piler و Piloir و Pileurفرانسه بخاطر می آید.