پلکو

«لغت نامه دهخدا»

[پَ لَ] (اِ) پَلَکوب. بلغور و نیم کوفتهء گندم و جو و هر چیز دیگر. و پلکو کردن فعل آن است بمعنی خرد کردن به دانه های درشت(1).
(1) - در اینجا کلمهء Piler و Piloir و Pileurفرانسه بخاطر می آید.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر