آخریان

«لغت نامه دهخدا»

(اِ) اَخْریان. جهاز. بتات. (مهذب الاسماء). اثاث البیت. سِلْعه. متاع. کالا. (زمخشری). قماش. مال التجاره: رسم آن بازار چنان بوده است که هرچه آخریان معیوب بودی از برده و ستور و دیگر آخریان باعیب، همه بدین بازار فروختندی. (تاریخ بخارای نرشخی).
آخریان خرد سفته فرستم بدوست
هیچ ندارم دگر چون دل و جان نزد اوست.
عسجدی.
و اما حال وجود آخریان، از حال کواکب جنس آخریان نگرند. (کفایه التعلیم در نجوم). چون دلیل آخریان بدرجهء عاشر رسد یا درجهء طالع...... نرخ آخریان زیادت گردد. (کفایه التعلیم).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر