«لغت نامه دهخدا»
[کَ دَ] (مص مرکب)سخن گفتن بنرمی با کسی که دیگری درنیابد. نجوی. بیخ گوش کسی حرف زدن بآهستگی. (فرهنگ نظام). پچ پچ کردن.