«لغت نامه دهخدا»
[دَ] (ص لیاقت) که تواند پیچیدن. که بپیچد. که پیچیدن تواند. || درخور پیچیدن : بپیچم سر از هرچه پیچیدنی بسیچم بکار بسیچیدنی.نظامی.