پیچیدنی

«لغت نامه دهخدا»

[دَ] (ص لیاقت) که تواند پیچیدن. که بپیچد. که پیچیدن تواند. || درخور پیچیدن :
بپیچم سر از هرچه پیچیدنی
بسیچم بکار بسیچیدنی.نظامی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر