پیچیده دست

«لغت نامه دهخدا»

[دَ / دِ دَ] (ص مرکب) که دستی کژ دارد. کسی که دست او را پیچیده باشند و آن کنایه از ناتوان و زبونست. (آنندراج) :
بدان سست پایان پیچیده دست
سکندر چه لشکر تواند شکست.نظامی.
|| که دستی عضلانی دارد.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر