«لغت نامه دهخدا»
[را یَ / یِ کَ دَ] (مص مرکب) بزیور آراستن. بزیب و زیور کردن. تحلی. (دهار) : تو خود بکمال و لطف آراسته ای پیرایه مکن عرق مزن عود مسوز.سعدی.