«لغت نامه دهخدا»
(ص مرکب، اِ مرکب) زادهء پیر. (شعوری ج1 ص 256). رجوع به پیرزاده شود. صاحب لسان العجم گوید پسری را به پیری نسبت فرزندی دهند تعظیم را. || بهیأت پیران تولدیافته.