پیرگرگ بغل زن

«لغت نامه دهخدا»

[گُ گِ بَ غَ زَ](ترکیب وصفی، اِ مرکب) سقرلاط دوز. مرغ که بالها برهم زند گویند، و گرگ هم نحوی راه میرود که می گویند، پس اطلاق پیرگرگ بغل زن بر سقرلاط دوز صحیح شد زیرا که ضابط آنهاست که هرچه می بُرند در بغل میگیرند. (آنندراج) :
همه عمر سرگشته گردون دوید
چنین پیرگرگ بغل زن ندید.
وحید (در تعریف سقرلاط دوز، از آنندراج).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر