پیر میکده

«لغت نامه دهخدا»

[رِ مَ / مِ کَ دَ / دِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) پیر میخانه. پیر می فروش :
ما باده زیر خرقه نه امروز میخوریم
صد بار پیر میکده این ماجرا شنید.حافظ.
به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن.
حافظ.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر