پی ریز

«لغت نامه دهخدا»

[پَ / پِ] (نف مرکب) آنکه پی ریزد. آنکه بنیان نهد. آنکه اساس و بنیاد نهد. || (ق مرکب) در تداول عامه، متصل. پیوسته. پیاپی. یک ریز. علی الاتصال.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر