پیش خواستن

«لغت نامه دهخدا»

[خوا / خا تَ] (مص مرکب) بحضور خواستن. گفتن که نزدیک آید :
ز اندیشه شد شاه را پشت راست
فرستاده و درج را پیش خواست.فردوسی.
رجوع به پیش شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر