پیشی کردن

«لغت نامه دهخدا»

[کَ دَ] (مص مرکب) سبقت کردن :
بر آن سبزه شبیخون کرد پیشی
که با آن سرخ گلها داشت خویشی.نظامی.
شرصه بکلامه شرصاً؛ پیشی کرد او را بسخن. (منتهی الارب).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر