پیغام کردن

«لغت نامه دهخدا»

[پَ / پِ کَ دَ] (مص مرکب)پیغام فرستادن. پیغام دادن :
سوی آن پرستار پیغام کرد
که با من گر آیی به یکجای گرد.فردوسی.
که مرا عیسی چنین پیغام کرد
کز همه یاران و خویشان باش فرد.مولوی.
-امثال: هرکه را دیده گفته، هرکه را ندیده پیغام کرده.
عمود؛ پیغام کنندهء لشکر. (منتهی الارب). رجوع به پیغام دادن و پیغام فرستادن شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر