«لغت نامه دهخدا»
[سِمْ مُ] (معرب، اِ) بلغت بربر حماض(1)، که منطبق است با «لاپاثون دیسقوریدوس»(2) که معادل با نوع «رومکس»(3) اطبای جدید است. این کلمه را «زنتیمر»(4) تاسمت، و «فریتاگ»(5) تاسهمت خوانده اند. و این هردو اشتباه است چه این کلمه مؤنث لغت بربری «سموم»(6) یا «اسمم»(7)است که هنوز هم در تداول عامیانهء قبایل الجزایر برای افادهء معنی حماض یا ریواس بکار برده شود و بمفهوم ترش است. (مفردات لکلرک ج1 ص 303). رجوع به دزی ج1 ص138 و تاسمت و تاسمقت و تاسمصت و تاسمفت و حماض و اترج و ترنج شود. (1) - Oseille. (2) - Lapathon de Dioscorides. (3) - Rumex. (4) - Sontheimer. (5) - Freytag. (6) - Semmoum. (7) - Assemmam.