«لغت نامه دهخدا»
[یِ] (ع ص) شایق و آرزومند. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). نعت است از توق. (منتهی الارب) : آب را بستود و او تایق نبود رخ درید و جامه، او عاشق نبود.مولوی. رجوع به تائق شود.