«لغت نامه دهخدا»
[تَ ءَتْ تی] (ع مص) آماده شدن و حاصل گشتن کار. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج). آماده شدن کار. (اقرب الموارد). ||رفق و نرمی کردن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). نرمی کردن کسی برای کار. (اقرب الموارد). ||آمدن او را از جهتی که حاصل شود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ||از پیش رو آمدن کسی را برای احسان. (آنندراج): جاء فلان یتأتی لمعروفک؛ آمد فلان در حالتی که متعرض معروف و احسان تو بود. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ||آسان کردن راه آب را. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). و در صحاح است که عامه گویند و اتیته، به واو بجای همزه، اتیت الماء تأتیه و تأتیاً؛ آسان کردم راه آب را. (منتهی الارب).