«لغت نامه دهخدا»
[تَءْ] (ع مص) بااصل و استوار کردن. ||زکوه دادن مال. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ||اصل گردانیدن؛ یعنی بضاعت خود ساختن و گرد آوردن مال. ||افزودن ملک خود را. ||پوشانیدن اهل خود را بهترین لباس و احسان کردن با ایشان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء).