«لغت نامه دهخدا»
[تَ ءَطْ طُ] (ع مص) ملازم شدن زن خانه را. (تاج المصادر بیهقی). خانه نشین شدن زن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ||ناکدخدا ماندن زن در خانهء پدر و مادر خود تا مدتی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تأطر زن؛ اقامت کردن وی در خانهء خود. (از قطر المحیط). ||خود را در بند داشتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تأطر مرد در مکان؛ زندانی شدن وی در آن. (از قطر المحیط). ||به دو درآمدن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی). خم گردیدن نیزه و کج شدن آن. (منتهی الارب) (از قطر المحیط) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تأطر نیزه در پشت آنان؛ خم شدن و کج شدن آن. (از اقرب الموارد). ||تأطر چیز؛ کجی و اعوجاج آن. (از قطر المحیط).