تباعه

«لغت نامه دهخدا»

[تَ عَ] (ع مص) از پی فراشدن یا با کسی رفتن. (تاج المصادر بیهقی). پس روی کردن کسی را و در پی کسی رفتن و لاحق گردیدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پس روی کردن. (ترجمان علامهء جرجانی). پیروی کردن. (آنندراج) (فرهنگ نظام). رجوع به تباعت شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر