تباک

«لغت نامه دهخدا»

[تَ] (اِخ) شهزادهء جهرم که تابع اردشیر بابکان بود. (از فهرست ولف ص235):
یکی نامور بود نامش تباک
ابا آلت و لشکر و رای پاک
که بر شهر جهرم بد او پادشا
جهاندیده باداد و فرمانروا.
فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج7 ص 1939).
ولیکن پراندیشه شه از تباک
دلش گشت از آن پیر پرترس و باک.
فردوسی (ایضاً ص1940).
برفت از میان بزرگان تباک
تن اردوان را ز خون کرد پاک.
فردوسی (ایضاً ص1943).
معین آرد: «تباک پادشاه جهرم، این نام در کارنامهء اردشیر پاپکان به پهلوی «بواک» و «بونک» خوانده میشود و در هر حال حرف اول آن «ب» است نه «ت» و بنابراین «بناک» اصح است.» (مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی چ1 ص229).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر