«لغت نامه دهخدا»
[تَ] (اِخ) میرحسین یا میرحسن. از شعرای نامی ایران در عهد شاه عباس کبیر است و در حسن خط نیز مهارت بی پایان داشته و هر دو خط جلی و خفی را خوب مینوشته و در زمان خود در تمامی دیار آذربایجان و عراق و خراسان نظیری نداشته و شعر را نیز بسیار خوب میگفته... نخست در تبریز به کسب کمالات پرداخته و در هنگامی که عسکر عثمانی به تبریز هجوم داشتند بعراق عجم آمده و چندگاهی در کاشان اقامت گزیده پس از آن به هندوستان رفته و در خدمت ملوک گورکانیان بار یافته... تا آنکه در سال 1003 ه . ق. درگذشت. از اوست: بکف بریدن حاسد کسی نمیداند که نیشها چه به دل میخلد زلیخا را بروز مهر دلش نرم میکنم سهوی که سنگ موم بود بازوی توانا را. (از ریحانه الادب ج 1 ص202 از پیدایش خط و خطاطان).