«لغت نامه دهخدا»
[تَ] (ع مص) منت نهادن(1). (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء): بسقهُ؛ طوّلهُ، تقول: لاتُبسق علینا؛ ای لاتطوّل. (اقرب الموارد). (1) - معنی منت نهادن برای این کلمه درست نیست و مؤلف منتهی الارب را در معنی تطویل و تطول تخلیطی دست داده است. در شرح قاموس آرد: و لاتبسق علینا تبسیقاً، از باب تفعیل؛ یعنی دراز مکن بر ما.