تبنی

«لغت نامه دهخدا»

[تَ بَنْ نی] (ع مص از: «ب ن و»)پسر خواندن. (زوزنی) (آنندراج). کسی را به پسری گرفتن. (مجمل اللغه). پسر گرفتن کسی را. (منتهی الارب).پسر گفتن کسی را و یا پسر خواندن او را. (از ناظم الاطباء). || (از: «ب ن ی») چهار زانو نشستن زن و فراخ کردن هر دو پا را از فربهی: و منهُ حدیث بنت غیلان ان جلست تبنت؛ ای صارت کالقبه من الادم. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). چون بنشیند مانند قبهء بپاکرده میباشد. (ناظم الاطباء).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر