«لغت نامه دهخدا»
[تَ دَ] (مص) (منحوت از تپمق ترکی) متعدی آن تپاندن. به فشار جای گرفتن : زنها و بچه ها بدیدن امنیه همگی تپیدند توی آغل هاشان. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).