تحریض دادن

«لغت نامه دهخدا»

[تَ دَ] (مص مرکب)تحریض کردن : و همه را به تشریفات گرانمایه و مزید اقطاعات موعود گردانید و بر قمع و قهر آن مخاذیل تحریص و تحریض داد. (ترجمهء تاریخ یمینی چ 1 تهران ص41). و اولیای دولت را بر اقتصاص و اقتناص او تحریض داد. (ایضاً ص 418).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر