«لغت نامه دهخدا»
[دَ] (اِ) جِ آدمی : یک بار طبع آدمیان گیر و مردمان گرْت آدم است بابک و فرزند آدمی.اسدی. آدمیان را سخنی بس بود گاو بود کش خله در پس بود.امیرخسرو.