«لغت نامه دهخدا»
[اَ بُلْ وَ] (اِخ) خوارزمی. (خواجه...) صاحب حبیب السیر گوید: وی بتکمیل علوم ظاهری و باطنی موفق گشته از مبادی ایام جوانی تا اواخر هنگام زندگانی به آئین دقایق صوفیه سلوک مینمود و از نتایج طبع شریفش در علم تصوف چند رساله مشهورست و بعضی از رباعیات بلاغت آیاتش بر صفحات السنه و افواه مذکور. این رباعی از آن جمله است: من از تو جدا نبوده ام تا بودم این است دلیل طالع مسعودم در ذات تو ناپدیدم ار معدومم در نور تو ظاهرم اگر موجودم. و خواجه ابوالوفا در خوارزم فی شهور سنهء خمس و ثلثین و ثمانمائه (835 ه . ق.). درگذشت و هم در آنجا مدفون است - انتهی. رجوع به حبیب السیر چ طهران ج2 ص211 و 212 شود. و در پشت نسخهء خطی از لسان الغیب عطار این رباعی از او دیده شد و ظاهراً بخط خود اوست: از صورت نقش بگذر اسرار بجو میراث رسول و نقد اخیار بجو در قصه و معرکه چه معجون گیری رو داروی درد را ز عطار بجو.