«لغت نامه دهخدا»
(حامص مرکب) تملق. تَبصبُص. چاپلوسی. دُم لابه. خوش آمدگوئی : می کند دم لابه ها تا استخوانی میخورد عمر او در آشمالیّ و خوش آمد میرود. شفائی. || قلتبانی. کشخانی.