«لغت نامه دهخدا»
[اِ شَ] (ع مص) احواش. گرداگرد صید برآمدن تا بدامگاه آید. (منتهی الارب). صید برانگیختن. (تاج المصادر). شکار برخیزانیدن. نخجیروالی. آهوگردانی.