احمد

«لغت نامه دهخدا»

[اَ مَ] (اِخ) ابن حسن بن سید الجراوی المالقی مکنی به ابوالعباس. یکی از بزرگان نحویین اندلس از مردم مالقه. وی درس ادب و نحو می کرد و شاعر و کاتب و بلیغ بود. او از ابوالطراوه و محمد بن سلیمان خواهرزادهء غانم و از وی ابوعبدالله بن الفخار و جز او روایت کنند. و میان وی و قاضی ابومحمد وحیدی وحشت و کدورتی پدید آمد و از اینرو احمد ترک موطن خویش گفت سپس قاضی ابومحمد با وی از در صفا و صلح درآمد و احمد را مُکرّماً بمالقه بازگردانید تا آنگاه که منصب قضاء مالقه ابوالحکم بن الحسون را دادند و احمد یکی از خصیصین قاضی جدید گردید و سپس بمراکش شد و در آنجا وی را بتأدیب اولاد بنوعبدالمؤمن گماشتند و قدر و منزلت وی بلند گشت و صاحب شهرت و صیتی بزرگ شد. و اندکی پس از سال 560 ه . ق. هم به مراکش درگذشت و او غیر احمدبن علی بن محمد بن عبدالملک بن سلیمان بن سیده الکنانی الاشبیلی معروف به لص است. رجوع به احمدبن علی شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر