«لغت نامه دهخدا»
[تِ] (اِخ) نامی است که ترکان بکشاورزی ایرانی موسوم به یحیی متولد بسال 1120 ه .ق . داده اند. در یکی از جنگهای ایران با عثمانیان، ترکان یحیی را به اسارت به آسیای صغیر برده و چون بردگان بفروختند. او پس از چندی از جور ترکان به مارسی گریخت. در این وقت زبردستی ایرانیان در دَهقنت و پرورش حیوانات اهلی و کرم پیله شهرتی عالمگیر داشت. از این رو اولیای امور فرانسه مقدم این برزگر ایرانی را گرامی داشتند، تا آنجا که نزد لوئی پانزدهم بار یافت و پادشاه او را به اصلاح زراعت فرانسه و تربیت کرم ابریشم فرمان داد، لکن از جانب دولت در مساعدتهای لازمهء این مأموریت اهمال رفت و او با دستی تهی تعب طلب را بر خویش هموار کرد و در سایهء کوشش و اتکاء بنفس در نواحی اوین یُن با بذری که از ایران آورد بامتحان زرع روناس پرداخت و از پای ننشست تا تخمها ببار و شاهد مقصود بکنار آمد. لکن قدر یحیی در زندگی مجهول ماند و عمرش با فاقه و فقر در 1187 سپری گشت و دختر یگانهء او نیز در 1236 در بیمارستان عمومی درگذشت. فرانسویان بپاس خدمات او 75 سال بعد در 1262 ه .ق . مجسمهء او را ریخته و بر صخرهء نتردام دِ دُم برافراشتند.