«لغت نامه دهخدا»
[اِ فِ] (ع مص) پراکنده شدن. پریشان شدن. (منتهی الارب). || برشاشیده شدن و پریشان شدن سرشک. (منتهی الارب). چکیدن سرشک. پاشیده شدن اشک و آب و آنچه بدان ماند. (زوزنی). || رفتن هر چیزی. || روان شدن خوی. (منتهی الارب).