اری

«لغت نامه دهخدا»

[ ] (ع اِ) آریّ. اخیه که چهارپایان بدان بندند. معلف. آخر. آخور(1). میخ آخور. (دستور الاخوان). ج، اَواری، اواریّ.
(1) - رجوع به آریّ و آرواره و Alveolus شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر