«لغت نامه دهخدا»
[زَ / زِ بَ] (نف مرکب)آویزه بندنده. آویزه بسته : چو گوش خدیو از لاَلیّ پند شد از روی اخلاص آویزه بند.هاتفی. || (اِ مرکب) بندی که رویان (جنین) دانه را بجفت متصل کند. (فرهنگستان).