آویزه بند

«لغت نامه دهخدا»

[زَ / زِ بَ] (نف مرکب)آویزه بندنده. آویزه بسته :
چو گوش خدیو از لاَلیّ پند
شد از روی اخلاص آویزه بند.هاتفی.
|| (اِ مرکب) بندی که رویان (جنین) دانه را بجفت متصل کند. (فرهنگستان).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر