ازور

«لغت نامه دهخدا»

[اَ وَ] (ع اِ) لشکر. || (ص) مایل. کج. کژ. || آنکه یک جانب سینهء او برآمده و جانب دیگر درآمده باشد. پهن سینه. ج، زور. (منتهی الارب). || کژسینه. (مهذب الاسماء). || سگ باریک سینه و یکرویه و بدنبالهء چشم نگرنده. || آنکه گاه شتافتن یک سوی سینهء خویش پیش اندازد. آنکه با یک جانب و متمایل بیک نیمهء بدن در سیر برآید هرچند که در سینهء او میل و کژی نباشد. (منتهی الارب).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر