اساعه

«لغت نامه دهخدا»

[اِ عَ] (ع مص) اِسْواع. مهمل گذاشتن ستور را. (منتهی الارب). ضایع کردن ستور را. (از منتهی الارب). فروگذاشتن چهارپای. (تاج المصادر بیهقی). بی تیمار گذاشتن، چنانکه اشتران خود را بر سر خود گذاشتن و رها کردن. || ساعتی در ساعت دیگر آمدن، یا یک ساعت پس ماندن: اَسْوَعَ و اَساعَ؛ انتقال یافت از ساعتی بساعتی یا ساعتی تأخیر کرد. (از منتهی الارب). || مذی انداختن مرد بعد انتشار. (منتهی الارب): اسوع الرجل؛ ای انعظ ثم امذی. || گذاشتن خر نرهء خود را. (منتهی الارب): اسوع الحمار؛ ای ارسل قضیبه.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر