«لغت نامه دهخدا»
[اَ کَ / کِ] (حامص مرکب)(1) در تداول عامه، نقل اثاثه از خانه ای بخانهء دیگر. - امثال: سه بار اسباب کشی، برابر یک حریق است. (1) - Demenagement.